دارم برای خودم دستکش تا به تا میبافم. همه میگویند به شدت شلوغ و زشت و دهاتی و چه و چه میشود! و من در حالی که نظراتشان را میشنوم و تایید میکنم دست چپم را با رنگ مخالف سر می اندازم تا دستکش هایم تا به تا شوند! 

سوم ابتدایی که بودم برای جشن یلدا قرار بود لباس های قشنگمان را بپوشیم. روسری ام بنفش بود، توری و سنتی با پولک های درشت گرد اویزان! بلوزم هم نارنجی سیر بود! با سه ردیف چین ساتن در کمر! مامان مدتها باهام صحبت کرده بود که عکسش برایت میماند، اینها اصلا بهم نمی ایند فلان است، چنان است. راست میگفت. منتها بلوز نارنجی بلوز محبوبم بود و روسری بنفش را مادربزرگ برایم خریده بود! فردایش توی نمازخانه دیدم همه لباس هایشان ست است! تناسب دارد! کدو را گرفتم دستم و عکس انداختم. 

تمام زندگی ام را همین طور بوده ام. حق با شماست، ولی من اینجوری خوشحال ترم. 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دانلود برنامه و بازی اندروید و کامپیوتر طراحی مبلمان و دکوراسیون اداری دانستنی های علمی آموزشی خبری تفریحی عطا الله افروزه Jody تجزیه ئت حلیل سیستم ها تولید کننده انواع نرده آلومینیومی , نرده شیشه ای , نرده استیل Lindsay